پیشگفتار
گاهی زندگی، ما را در میان انبوه جمعیت، به قلب تنهایی میکشاند. گویی جهان در سکوتی عمیق فرو میرود و هیچ صدایی جز انعکاس افکارمان در این سکوت شنیده نمیشود. شاید اکنون، در چنین لحظهای، این کتاب در دستان شما قرار گرفته است؛ نه از سر اتفاق، بلکه چون بخشی از وجود شما به دنبال پاسخی بوده که در لابهلای این صفحات پنهان شده است.
در آغوش تنهایی سفری است برای کشف ژرفای وجود انسان؛ چراغی برای درک رنجهای عمیق اما واقعی و پلی به سوی امید و معنا. این کتاب نمیخواهد صرفاً راهنمایی باشد؛ بلکه همراهی است برای عبور از پیچوخمهای احساساتی که شاید نتوانستهاید با کسی در میان بگذارید.
اگر با خواندن این سطور، نوری در وجودتان جرقه زد، اگر جملهای قلبتان را لرزاند و اگر این کتاب، معجزهای هرچند کوچک در زندگی شما بود، از شما خواهشی دارم: این تجربه را با دیگران سهیم شوید. معرفی این کتاب به یک دوست، یک نوشته کوتاه در شبکههای اجتماعی، یا حتی چند کلمه ساده در نشریات، شاید چراغی برای کسی باشد که در همین لحظه، در تاریکی به دنبال نوری میگردد.
این سفر را آغاز کنید؛ سفری که شاید پایانی نداشته باشد، اما بیشک آغازگر فصلی نو در زندگی شما خواهد بود. چرا این کتاب نوشته شده است؟
هدف این کتاب، روشن ساختن مفهوم تنهایی اگزیستانسیال و کمک به شماست تا از آن نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان فرصتی برای خودآگاهی و معناجویی استفاده کنید. به عنوان یک درمانگر اگزیستانسیال، درک این نوع تنهایی را نه تنها ضروری، بلکه درمانگر و راهگشا میدانم.
در این کتاب یاد میگیریم که؛
چگونه تنهایی اگزیستانسیال را درک کنیم؟ چرا فرار از این تنهایی، ما را به بیمعنایی و اضطراب سوق میدهد؟ چگونه میتوان با پذیرش این تنهایی، به رشد فردی و آرامش درونی رسید؟ این کتاب، دعوتی است برای پذیرش و در آغوش کشیدن تنهایی به عنوان بخشی از سفر وجودی ما.
در صفحات پیش رو، شما را همراهی میکنم تا از خلال تجربههای فلسفی، روانشناختی و داستانهای واقعی، با تنهایی وجودی خود مواجه شوید و آن را به فرصتی برای زندگی اصیلتر تبدیل کنید.
با آرزوی سفری عمیق به درون خویشتن

zahra –
آیا ممکن است در خلال این سفر به سوی خودآگاهی، با تعارضات بیشتری روبهرو شوم؟
بی بی معصومه دادوند –
سلام
بله، کاملاً ممکن است.
تنهایی اگزیستا نسیال به افراد کمک میکند با خود حقیقی، و تعارضات درونی مواجه شوند
این تعارضات بخشی از روند رشد و خودآگاهی است و در واقع فرصتهایی برای بازاندیشی، پذیرش آزادی و مسئولیتهای زندگی فراهم میآورد. بنابراین، این مسیر دشوار و گاه دردناک است، اما در نهایت میتواند به تحول و خودشکوفایی و نتیجهای بهتر منجر شود.
ali hamzeh –
چه تفاوتی میان تنهایی معمولی و تنهایی اگزیستانسیال وجود دارد؟
بی بی معصومه دادوند –
درود
برای اشنایی با انواع تنهایی در کتاب توضیحات کامل داده شده میتونید مطالعه کنید . تنهایی اگزیستانسیال متمرکز بر درون است حالتی بنیادین ووجودی اما تنهایهای دیگر از حالتی گذرا و اجتماعی دارد تنهایی معمولی یعنی کسی نیست کنارم باشد تنهایی اگزیستانسیال یعنی هیچکس نمیتواند واقعا درک کند که من کی هستم .با مطالعه کتاب در آغوش تنهایی خیلی بهتر میتونید اینها را از هم متمایز کنید واز راهکارهای کاربردی بهره مند شوید .با ارزوی بهترینها برای شما
محمود آقائی –
خانم دکتر یک سوال داشتم
چرا فرار از تنهایی بیش از هر چیز ما را به اضطراب سوق میدهد؟
بی بی معصومه دادوند –
درود.
ما اجتماعی به دنیا می اییم و برای بقا و معنا به جمع نیاز داریم فرار از جمع یعنی دل کندن از منطقه امن و این خود به اضطراب می انجامد . در ظاهر فرار از تنهایی باید ارامش بخش باشد ما به جمع پناه میبریم با دیگران معاشرت میکنیم سرگرم میشویم اما در عمق اغلب نتیجه اش اضطراب بیشتر است چرا ؟چون در واقع نه از تنهایی بلکه از خودمان فرار می کنیم به همین دلیل درک تنهایی اگزیستانسیال منجر به رشد میشود و کمک میکند با این اضطراب مواجه شویم